اسلام دولت عثمانیمذهب فقهی حاکم، در سرزمین عثمانی (قرن ۷ تا ۱۰ هـ. ق) مذهب حنفی است، که یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت است؛ البته عثمانیان در گرایشهای اعتقادی مذهب اشعری داشتند. مؤسس مذهب حنفی نعمان (ابوحنیفه) است که فقهاش را بر پایه منابع قرآن، سنت و روش رسول خدا، گفتار صحابه، قیاس، استحسان، اجماع و عرف بنا نهاد. مؤسس مذهب اعتقادی اشعری، ابوالحسن اشعری است که مهمترین عقایدشان شامل اعتقاد به زائد بودن صفات الهی، امکان رؤیت ذات الهی و عدم اختیار در انسان است. ۱ - ریشهیابی اسلام عثمانیبرای فهم این مطلب باید گروههایی را که در طول تاریخ منسوب به عثمان بودند، بشناسیم تا ریشه اسلام عثمانی روشن شود. تاریخ از سه گروه به این نام یاد میکند: ۱.۱ - پیروان عثمان بن عفانبعد از قتل مرموز عثمان عدهای به طرفداری و خونخواهی او قیام کردند؛ افراد این گروه از طرف معاویه و دشمنان خلافت امام علی (علیهالسلام) حمایت میشدند؛ به طوری که این تفکر (طرفداری از عثمان) در سالهای بعد نیز ادامه داشت؛ برای نمونه تاریخ، زهیر بن قین را که بعد از استبصار از یاران امام حسین (علیهالسلام) میشود، از این گروه برمیشمارد. [۱]
محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۲۰۱.
۱.۲ - قوم عثمانیتاریخ از عدهای به نام عثمانیه (قوم عثمانی) نام میبرد که در سجستان (سیستان) زندگی میکردند. آنان عثمان را بر حضرت علی (علیهالسلام) تفضیل و برتری میدادند. اینان یک گروه ناصبی بودند که شاعرشان در این باره گفته است: و قستم بعثمان علیا سفاهة و عثمان ازکی من علی واطیب یعنی: شما از روی نادانی علی (علیهالسلام) را با عثمان مقایسه میکنید، حال آنکه عثمان پاکتر و نیکوتر از علی (علیهالسلام) است. مقدسی میگوید: گروهی از عثمانیه، عثمان را بر ابوبکر و عمر نیز تفضیل میدادند. ۱.۳ - دولت عثمانیبه آنان عثمانیان، یا آلعثمان ، یا سلاطین عثمانی گفته میشود. پادشاهان عثمانی از سال ۶۹۹ تا ۱۳۴۲هجری قمری دولت بزرگی را تأسیس کردند، این سلسله به نام جدشان؛ عثمان بن ارطغرل منسوباند. منظور از دولت عثمانی این طایفه هستند. ۲ - شکلگیری دولت عثمانیدولت عثمانی به عنوان بزرگترین و پهناورترین دولت اسلامی پس از فروپاشی خلافت عباسی شناخته میشود. این دولت در قرن هفتم هجری (۶۸۸ یا ۶۹۹) در سرزمین آناتولی ظهور کرد، در پایان سده پانزدهم میلادی به اوج اقتدار و شکوه خود رسید. دولت عثمانی از نیمه سده شانزدهم میلادی (قرن ده هجری) خود را وارث رسمی خلافت اسلامی و رهبر جهان اسلام میدانست، پادشاهان عثمانی که خود را غالباً «پاشا» میگفتند، [۳]
بلاغی، سیدعبدالحمید، حجة التفاسیر و بلاغ الاکسیر، ج۲، ص۷۴۴.
کشور پهناوری که قلمرو آن در اروپا تا نزدیکی شهر وین امتداد داشت، ایجاد کردند.۳ - مذهب دولت عثمانیمذهب حنفی در دولت عثمانی بسیار توسعه یافت و در حکم مذهب رسمی آن دولت بود. [۴]
فیروزآبادی، سیدمرتضی، فضائل پنج تن در صحاح ستة، ج۴، ص۳۷۴.
پادشاهان عثمانی در عقاید، اشعری مذهب بودند.۴ - مذهب حنفیبرای شناخت مذهب دولت عثمانی و یا اسلام عثمانی باید از مذهب حنفی آگاهی یافت؛ زیرا همانطور که گفته شد، مذهب رسمی آن دولت مذهب حنفی بود. مذهب حنفی به نعمان (ابوحنیفه) برمیگردد، او مؤسس مذهب فقهی حنفی است که نسبت به صحت بسیاری از احادیث تردید داشت؛ به همین خاطر قیاس و استنباط را در صف دلایل فقه به مقام اول برد. [۵]
پاینده، ابوالقاسم، نهجالفصاحه، مجموعه کلمات قصار نهج الفصاحة، مقدمه، چاپ ۲.
ابوحنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰ ـ ۱۵۰) ایرانیتبار و اصل او از کابل است. وی در استخراج احکام فقهی روش متفاوتی را میپیمود، تا حدی که معتقد بود اگر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در زمان او زنده بود، احکام را همانطوری میگفت که او میگوید. او قائل به رأی و قیاس در استنباط احکام شرعی شد و هفده حدیث از احادیث نبوی را بیشتر قبول نداشت. ۵ - منابع فقه از نگاه ابوحنیفهمنابع فقه از نظر او هفت منبع است: قرآن، سنت و روش رسول خدا، اقوال صحابه، قیاس، استحسان، اجماع و عرف. ۶ - اعتقادات ابوحنیفهمشهور آن است که ابوحنیفه و یارانش را مرجئه میدانند و این را شهرستانی در ملل و نحل، از غسان رهبر غسانیه نقل میکند. [۸]
سیدمرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲، لوح فشرده معجم اعتقادی.
گفتهاند مرجئه دو گروهاند: ۱. مرجئه ضلاله؛ ۲. مرجئه اهل تسنن؛ و ابوحنیفه و شاگردان و اساتیدش از گروه دوماند. به عبارت دیگر، گاهی بر گروهی از اهل سنت مرجئه گفته میشود که اینها قائلاند: مرتکب گناه کبیره در جهنم خلود دارد، و گاهی بر پیشوایانی گفته میشود که میگویند: اعمال در ایمان و در کمی و زیادی آن دخالت ندارد و این مذهب ابوحنیفه و پیروانش است. [۹]
سیدمرعشی، العقائد الاسلامیة، ج۳، بینا، مرکز المصطفی.
۷ - بررسی اجمالی اشعریهاما با این حال باید بگوییم که طبق تحقیق به عمل آمده، عثمانیها گرچه در فقه حنفیاند، ولی در اعتقادات مذهب حنفیها، یعنی مرجئه را ندارند؛ بلکه آنان در این اعتقادات اشعری هستند. خلاصه مذهب اشعری آن است که: ۱. صفات الهیه زائد بر ذات الهی است؛ ۲. همچنین آنان صفاتی که در قرآن برای خدا اثبات شده است؛ مثل داشتن دست و صورت و... ، برای خدا اثبات میکنند؛ ولی میگویند بلاکیف یعنی این دست و صورت همانند دست و صورت بشر نیست؛ ۳. آنان میگویند: رؤیت و دیدن جمال ذات الهی امری امکانپذیر است؛ ۴. انسانها در کارهایشان هیچگونه اختیاری ندارند... . اصول اشعریه در ایران رواج یافت. پس از آن سلاطین ایوبیه و سلاطین ممالیک مصر و خلفای عثمانی آن را پذیرفتند و در سراسر کشورهای خود، در ترکیه، شام و مصر و شمال آفریقا تعمیم دادند. [۱۰]
ابناثیر، ترجمه الکامل فی التاریخ، ج۲۷، ص۱۵۴.
۸ - پانویس
۹ - منبعپایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اسلام در هند و عثمانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۲۱. |